عبدالله بن مسلم بن عقیلعبدالله، فرزند مسلم بن عقیل و مادرش رقیه دختر حضرت علی (علیهالسلام) است. وی از اصحاب امام حسین (علیهالسلام) بود، [۴]
ابن جوزی، یوسف بن قزاوغلی، تذکرة الخواص، ج۱، ص۲۲۹.
که در کربلا در سن چهارده سالگی به شهادت رسید. [۵]
مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۲، ص۲۱۷-۲۱۸.
۱ - نخستین شهید بنیهاشمآوردهاند، که پس از شهادت یاران امام حسین اهل بیت آن حضرت با یکدیگر وداع نمودند و نخستین کسی که به میدان رفت و به شهادت رسید، وی بود. [۸]
محدث قمی، شیخ عباس، نفس المهموم، ج۱، ص۲۸۶-۲۸۷.
(چنانکه در شهادت حضرت علی اکبر اشاره شد، ابن اعثم و خوارزمی و ابن شهرآشوب عبدالله بن مسلم را اولین شهید ذکر کردهاند.)ولی برخی علی اکبر را به عنوان نخستین شهید بنی هاشم و شهادت عبدالله را پس از وی آوردهاند. و دومین شهید از آل ابی طالب، عبدالله بن مسلم است. ۲ - حضور عبدالله در میدانبه روایتی دیگر عبدالله نزد امام حسین آمد و اجازه میدان طلبید، آن حضرت فرمود: هنوز از شهادت مسلم زمان زیادی سپری نگشته و مصیبت وی از خاطرهها فراموش نشده است، به تو اجازه میدهم که دست مادر خویش را گرفته از این صحنه دشوار بیرون بروی. عبدالله عرض کرد: پدر و مادرم به فدایت! من آن کسی نیستم که زندگی دنیای پست را بر حیات جاودانی ترجیح بدهم، تقاضای من این است که این جان ناقابلم را برای قربانیات بپذیری! آن حضرت که صاحب کرم و کرامت بود، تقاضای وی را پذیرفت و عبدالله عازم میدان شد. [۱۶]
سپهر کاشانی، محمد تقی، ناسخ التواریخ، ج۲، ص۳۱۷.
[۱۷]
تنکابنی، محمد، اکلیل المصائب، ج۱، ص۱۸۵.
۳ - رجز عبدالله در میدانعبدالله این رجز را میخواند: الْیوم الْقی مُسْلِماً وَ هُوَ ابی • وَ فِتْیةٌ بادُوا عَلی دِینِ النَّبِی لَیسَ بِقَوْمٍ عُرِفُوا بالْکذِبِ • لکنْ خِیارٌ وَ کرامُ انْسَبِ مِنْ هْاشِمِ الساداتِ اهْلِ الحَسَبِ امروز پدرم مسلم و جوانمردانی را که بر دین پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از دنیا رفتند ملاقات میکنم. آنها مردمانی نبودند که به دروغ شناخته شده باشند، بلکه نیکانی بزرگزاده از سادات خاندان بزرگ بنی هاشم بودند. (ابن اعثم با اندکی تفاوت، رجز را آورده است.) ۴ - شهادت عبداللهوی در سه مرحله ۹۸ نفر را به هلاکت رساند و سپس به دست عَمْرو بنِ صُبَیحِ صَیداوی و اسد بن مالک به شهادت رسید. در کیفیت شهادت وی آوردهاند که عمرو بن صبیح تیری به سوی وی پرتاب کرد، او دست خویش را بر پیشانی نهاد؛ آن تیر آمد و دست و پیشانی را به هم دوخت که نتوانست از هم جدا کند، تیر دیگری به قلب وی زد و قلب وی را بشکافت [۳۰]
مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۲، ص۲۱۷- ۲۱۸.
، فردی دیگر نیزهای به قلب وی زد و او را به شهادت رساند. (در برخی گزارشها، قتل عبدالله بن مسلم، به کیفیتی که گفته شد، به شخصی به نام زید بن رقاد الجنبی نسبت داده شده است. [۳۴]
بلاذری، انساب الاشراف، ج۳ ص۴۰۶.
)۵ - سرانجام قاتل عبداللهابن اثیر ذیل حوادث سال ۶۶ هجری و قیام مختار و کشتن قاتلان امام حسین مینویسد: مختار گروهی را برای دستگیری زید بن ورقا جنبی -جبانی، جهنی- فرستاد. او کسی بود که میگفت: «من جوانی را با تیر زدم که دست خود را بر پیشانی نهاد تا تیر به آن نخورد دست وی را به پیشانیاش دوختم که نتوانست دست خویش را از پیشانی جدا سازد. آن جوان عبدالله بن مسلم بن عقیل بود؛ و آنگاه که تیر بر وی زدم چنین گفت: بار خدایا اینها ما را اندک یافتند و خوارمان شمردند، اینها را بکش همانگونه که ما را کشتند! تیر دیگری به وی زدم و او را به قتل رساندم. وقتی نزد وی آمدم از دنیا رفته بود. تیری که بر شکمش زده بودم برگرفتم، آن تیری که بر پیشانیش بود حرکت دادم که بیرون آید، ولی پیکان آن در پیشانی بماند و چوب تیر را بیرون آوردم». چون یاران مختار برای دستگیری او آمدند، شمشیر به دست بیرون آمد. ابن کامل (فرمانده آن گروه) گفت: با شمشیر و نیزه او را نزنید، بلکه با تیر و سنگ بزنیدش؛ و بدین ترتیب او را ناتوان و دستگیر کردند و سپس زنده زنده در آتش سوزاندند. ۶ - پانویس۷ - منبعپژوهشی پیرامون شهدای کربلا، جمعی از نویسندگان، ج۱، ص۲۴۷- ۲۴۹. پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۱، ص۸۲۴. ردههای این صفحه : اصحاب امام حسین | شهدای بنی هاشم در کربلا | شهدای کربلا | فرزندان مسلم بن عقیل | مقتل جامع سیدالشهداء
|